سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
بی قرار
اینجا جایی است برای دلتنگی هایم بیقراری های عاشقانه ،دلنوشته های فراق و واگویه های غریبی اینجا جایی است که شاید میهمان بغض ها و گریه هایم باشد شاید محملی برای اشک هایی باشد که از جنس نیاز است در هر حال می نویسم شاید حرفهایم را که با بغض گلویم واشک های دلتنگی همراه است "او"بشنود شاید،شاید او که اشک را افرید تا سرزمین فراق آتش نگیرد
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 157
بازدید دیروز : 6
کل بازدید : 813492
کل یادداشتها ها : 52
خبر مایه

موسیقی


 

عاقد دوباره گفت وکیلم پدر نبود
ایکاش در جهان ره ورسم سفر نبود
گفتند رفته گل...نه گلی گم..دلش گرفت
یعنی که از اجازه بابا خبر نبود
هجده بهار منتظرش بود وبر نگشت
آن فصل های سرد که بی دردسر نبود
ایکاش نامه یا خبری عطر چفیه ای
رویای دخترانه او بیشتر نبود
عکس پدر مقابل آیینه شمعدان
آان روز دور سفره بجز چشم تر نبود
عاقد دوباره گفت وکیلم دلش گرفت
یعنی به قاب عکس امیدی دگر نبود
او گفت با اجازه بابا..بله...بله
مردی که غیر آئینهای شعله ور نبود






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ